پسر گلم یکساله شد(سیزده ماهگی)

1392/12/5 22:58

نویسنده : سحر

747 بازدید

اشتراک گذاری

عزیز دلم اولین عید نوروزت مبارک

انشاالله همیشه شاد و لبت خندان باشهسالی که گذشت سال کبیسه بود واز اونجایی که من در اصل سی اسفند به دنیا امدم تصمیم گرفتم روز سی ام که همه خانواده مامان سیمین میومدن خونه مامان سیمین یه تولد مشترک بگیرم بلاخره با کلی سعی وتلاش یه قنادی پیدا کردم که روز اول سال نو کیک بپزه ویه کیک با طرح دلقک سفارش دادم ویه تولد مشترک ومختصر گرفتیم

روز 4 ام هم که روز اصلی تولد خودت بود تو شمال کیک گرفتیم و با خانواده بابا تولد گرفتیم و شما یک روز قبل تولدت 4 قدم راه رفتی وهر روز تا پایان نوروز عمه شیوا باهات کار میکرد تا تعداد قدمهایی بیشتری برداری تا 8 قدم رسید البته با ترس و لرز وما تا پایان تعطیلات شمال بودیم

بابا مهدی تصمیم گرفته بود که تولد درست وحسابی با 80 تا مهمون بعد از تعطیلات برات بگیره ولی درست از روز 15 فروردین شما تب کردی ومن بردمت دکتر گفت سرما خوردگیه وشما رو بست به انتی بیوتیک ولی همش تب شما شدیدتر میشد ومن از این دکتر به اون دکتر در تلاطم بودم در نهایت تشخیص دادن شما بیماری روزلا گرفتی و گفتن بعد 72 ساعت تب دونه هایی قرمز تو کل بدن و صورتت میریزه با همه این شرایط ما مشغول تدارکات تولدت هم بودیم و در تاریخ 22 فروردین یه تولد مفصل برات گرفتیم ولی شما زیاد سرحال نبودی وبعد از عکس گرفتن برای اولین بار ساعت 20/30 شب خوابیدی وتا صبح به خواب رفتی ولی جات خالی به ما خیلی خوش گذشت ولی این مریضی یه تاثیر بدی که داشت این بود که شما از بس ضعیف شده بودی حاضر به قدم برداشتن به تنهایی نبودی و پروسه راه رفتنت کلی عقب افتاد

عزیزم سه تا دندون جدید در اوردی